« Home | الکل » | mana » | Time is Running Out » | sad young man on a train » | اعتیاد ایده‌ال » | Alonein Kyoto » | شبِ شهرِ خودمختار »

الاتصالات

می‌دونی رفیق، من و تو دیگه به هم وصل شدیم. اون جاهایی که من و تو با هم رفتیم به هم پیوندمون داده. من که فکر کنم این پیوند تا مدت زیادی باهام بمونه. می‌دونم که با تو هم حالا حالاها هست. کم پیش میاد این جور جاها آدم با کسی بره. برا همینه که می‌گم ما به هم وصل شدیم. حالا هر چه قدر که می‌خوای کونی و عقیم و مادر جنده از آب در بیای. من یه تیکه از روحم رو تو این سالها به تو دادم و یه تیکه از روحت رو برای خودم نگه داشتم. دمبم به دمبت وصله مادر به خطا! ننه بابا رختشور! بدبخت! عقده‌ای!

برچسب‌ها: ,

ارسال یک نظر