جمعه، مرداد ۲۱، ۱۳۹۰

دپ

به زحمت سالی ماهی یکی یه زنگی می‌زنه حالی می‌پرسه. معمولن همون‌ها رو هم جواب نمی‌دم چون یا خوابم یا حال ندارم جواب بدم.
سی‌صدتا هم که پست بذارم تو گودر یکیش لایک و کامنت نمی‌خوره. کسی هم کامنت بذاره جواب نمی‌دم. به دلیل فوق.
سالی ماهی یه کار پیشنهاد می‌شه یه هفته تمرین می‌کنیم بعد کارگردان می‌پیچونه به بهانه‌های مختلف.
سالی ماهی یه پروژه می‌خوره قبول می‌کنم بعد می‌پیچونم بدون بهانه و نه زنگ می‌زنم نه جواب تلفن‌هاشون رو می‌دم.
صد تا زنگ می‌زنم که یکیشو جواب می‌ده می‌رم خونه‌شون یه علفی می‌کشیم یاد بدبختیا می‌افتم حرف نمی‌زنم یا بدبختیم یادم می‌ره این قدر کس‌شعر می‌گم که می‌ندازنم بیرون.
به گه نشسته‌م رسمن. تنها. گه. بی‌امید.

برچسب‌ها: ,